حرفی بزن با من !

ساخت وبلاگ

تا حالا شده عکس کسی و ببینی و خودن رو توی اون عکس ببینی

یعنی وقتی توی اون عکس نگاه میکنی فکر میکنی خودتی اگه چیزی باشه رو صورت عکس فکر میکینی صورت خودت اینظوری شده

این منم که وقتی عکس تورو مبینم خودم رو میبینم حس تورو حس میکنم قلب تورو حس میکنم

مثل همون قدیما که ناراحت بودی میفهمیدم اما خیلی قوی تر تورو حس میکنم

خیلی سخته یک نفرو اینطوری داشته باشی و نداشته باشی

 چقدر سخته نگهداشتن بغض چند ساله که انقدر سنگینه که نمیتونی سرتو بلند کنی

چقدر سخته سنگینی توی گلوت!

چقدر سخته دنبالشی هرجا شاید ببینیش اما میترسی همون موقع کمبیاری

چقدر سخته به حرفات فک کنی و نبخشی خودتو

چقدر سخته قول بدی به خودت دیگه باهاش حرف نزنی

 

چقدر سخته بعضی چیزا که میخوای براش بنویسی نمیتونی

نه این که نتونی بگی یا دستت بنوشتن نره  توی کلمات وصف نمیشه

چقدر سخته روزای بدون تو

چقدر سخته تورو ندیدن

توی این روزای سخت بدون تو بدون سخت تررین کار روزکار منه

چقدر سخته برات بنویسم بدون اینکه بدونم اینجارو میخونی یا نه

چقدر سخته چشم های ناراحتتو دیدن!

من حست میکنم نفست میکشم ُ هنوزم اون تلپاتی بینمون هست خیلی قوی تر از قبل !

بیاد شبایی که تا صبح میشستم تا تو چیزی بنویسی برام دلم تنگ شده برای هیچکس بودنت ، دلم تنگ شده برای  این که تا صبح نمیخوابیدم خبری ازت بشه جوابی ازت بیاد !

 حرفی بزن با من !

 

منو تو ما شده بودیم عذابم میده من بودن
با داغ ِ دوری از دستات یه عمری تن به تن بودن
دلم میگیره از تقدیر که دور از هم رهامون کرد
اگه قسمت جدایی بود واسه چی آشنامون کرد..

کجــایی .. که ببینـی
من چقدر دل خسته و تنهام
ببیـنـی ، زندگی بی تـو
داره جون میده رو دستام

 

چه خوبه که تو آرومی که سر به زیری و ساده گذره هیچ طوفانی به مویه تو نیفتاده
چجوری وقتی که دنیا زیر شلاقه پاییزه گلایه روسریت حتی تویه پاییزم نمیریزه
بگو بانوی بارونی چجوری ساده میتونی که گنجیشکایه این شهرو با لالایی بخوابونی


یه چیزی تو نگاهت هست که دنیارو تکون میده
به من نگاه کن چشمات به من راهو نشون میده

تو یک لحظم نترسیدی تو عشقو یاده من دادی تو دستامو گرفتی و لبه تیغ راه افتادی
چقد خوبه که میتونی قدم به ماه برداری که تو این آخرین پرواز منو تنها نمیذاری
که تو این آخرین پرواز منو تنها نمیذاری
بگو بانوی بارونی چجوری ساده میتونی
که گنجیشکایه این شهرو با لالایی بخوابونی
یه چیزی تو نگاهت هست که دنیارو تکون میده
به من نگاه کن چشمات به من راهو نشون میده

با تو رسیده ام به شبی ابدی ...........
ما را در سایت با تو رسیده ام به شبی ابدی ........ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : divonei-ashegh بازدید : 120 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 6:06